جدول جو
جدول جو

معنی تفسان

تفسان
چیزی که از حرارت آفتاب یا آتش داغ شده باشد، گرم، داغ
تصویری از تفسان
تصویر تفسان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تفسان

تفسان

تفسان
به غایت گرم. (جهانگیری) (غیاث اللغات). گرم. (آنندراج). تفسیده یعنی گرم شده. (فرهنگ رشیدی). گرم و تابدار و به غایت گرم. (ناظم الاطباء) :
اگر میرد چراغ درد و داغم
پی احیا دم تفسان برآرم.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

تفتان

تفتان
هر چیز گرم شده از آفتاب یا از آتش گرم داغ، قسمی از نان تافتون
تفتان
فرهنگ لغت هوشیار

تفتان

تفتان
گرم، داغ، هرچه از آفتاب یا آتش گرم و داغ شده باشد، تافتون
تفتان
فرهنگ فارسی عمید

افسان

افسان
سنگی که با آن کارد و شمشیر را تیز کنند، افسانه، داستان، ساحر
افسان
فرهنگ فارسی عمید