معنی ترب
- ترب
- مکر، حیله، فریب، ترفند، قلّاشی، ریو، دغلی، روغان، احتیال، شید، شکیل، دویل، خدعه، چاره، دستان، نیرنگ، تنبل، ستاوه، نارو، خاتوله، اشکیل، غدر، گربه شانی، کلک، کید، حقّه، گول، تزویر، دلام
تزویر، زبان آوری، چرب زبانی،برای مثال اندر آمد مرد با زن چرب چرب / گنده پیر از خانه بیرون شد به ترب ، گزاف گویی، حرکت از روی ناز یا قهر(رودکی - ۵۳۴)
