معنی پاخوره - فرهنگ فارسی عمید
معنی پاخوره
- پاخوره
- نشستنگاهی که در کنار در خانه درست کنند، سکوی در خانه
تصویر پاخوره
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پاخوره
پاخاره
- پاخاره
- سنگ یا چیز دیگر که با آن چرک پاشنۀ پا را پاک کنند، سنگ پا
فرهنگ فارسی عمید
چاخوره
- چاخوره
- نقّاب، حفّار. ج، چاخورگان. رجوع به چاخو و چاخوئی شود
لغت نامه دهخدا
پاخوشه
- پاخوشه
- آنچه از دُم خوشۀ انگور بر درخت مانده باشد
لغت نامه دهخدا
پاخاره
- پاخاره
- سنگ و جز آن که شوخ پای بدان سترند. سنگ پا: قیشور، سنگ پاخاره. (بحر الجواهر)
لغت نامه دهخدا