بندول بندول ریسمانی که بدریچه دول آسیا اتصال دارد و چون آن را بکشند غله از دول در میان دو سنگ آسیا داخل گردد فرهنگ لغت هوشیار
اندوز اندوز در ترکیب بمعنی (اندوزنده) آید: مال اندوز، نیز در ترکیب بمعنی (اندوخته) آید: ظلمت اندوز فرهنگ لغت هوشیار
بنفوز بنفوز پوزِه، گرداگرد دهان جانوران چهارپا، پوز، بَرفوز، بَتفوز، پَتفوز، فُرُنج، فوز، بَتپوز فرهنگ فارسی عمید