معنی بازداشت بازداشت منع، ممانعت، جلوگیری، توقیف، در علم حقوق حبس، زندانی، برای مثال چند گه بازداشت بودم من / در یکی خانه عاجز و مضطر (مسعودسعد - ۱۷۷)بازداشت کردن: زندانی کردن، کسی را به زندان انداختن تصویر بازداشت فرهنگ فارسی عمید