جدول جو
جدول جو

معنی آگنیدن

آگنیدن
آکندن، انباشتن، پر کردن، گنجاندن، جا دادن، برای مثال آنکه اندر جهان ندارد گنج / چون توان آگنیدنش در کنج (اوحدی - ۵۷۹)، دفن کردن
تصویری از آگنیدن
تصویر آگنیدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آگنیدن

آکنیدن

آکنیدن
پر کردن، انباشتن، چیزی را در ظرفی ریختن یا جا دادن که تمام آن را فرا گیرد، آکَندَن، آگَندَن، پُر ساختَن
آکنیدن
فرهنگ فارسی عمید