معنی آغستن تصویر آغستن آغستنآغَستَن انباشتن و پر کردن چیزی به زور، آغندن، آکندن، پر کردنانباشتن و پر کردن چیزی به زور، آغندن، آکندن، پر کردن فرهنگ فارسی عمید