جدول جو
جدول جو

معنی یلی زن

یلی زن
کسی که یللی بزند، آنکه در وقت خوشی و شادی بانگ بردارد، برای مثال گشته یلی زن همه بر بانگ نی / همچو زنان یله از بهر می (امیرخسرو - لغتنامه - یلی زن)
تصویری از یلی زن
تصویر یلی زن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با یلی زن

یلی زن

یلی زن
خواننده و سازنده. (ناظم الاطباء). خواننده و سازنده را گویند. (آنندراج) (برهان). یللی زن:
گشته یلی زن همه بر بانگ نی
همچو زنان یله از بهر می.
میرخسرو (از آنندراج).
و رجوع به یللی و یللی زن شود
لغت نامه دهخدا

سیلی زن

سیلی زن
سیلی زننده:
گفت سیلی زن سوءالی میکنم
پس جوابم گوی و آنگه می زنم.
مولوی
لغت نامه دهخدا

سیلی زدن

سیلی زدن
ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی زدن، چَک زَدَن، توگوشی زَدَن، کِشیده زَدَن، لَت زَدَن، تَپانچِه زَدَن، کاز زَدَن، سَرچَنگ زَدَن، صَفعِه زَدَن، صَفع
سیلی زدن
فرهنگ فارسی عمید

یللی زدن

یللی زدن
وقت خود را بیهوده هدر دادن، ولگردی، خوش گذرانی، یللی تللی
یللی زدن
فرهنگ فارسی عمید