زشت، زبون، ابله و نادان. (برهان). ابله و نادان که زود فریفته شود. (اسدی) : که یارد داشت با او خویشتن راست نباید بود مردم را هزاکا. دقیقی. همانا به چشمت هزاک آمدم و یا چون تو ابله فغاک آمدم. اسدی. ، شخصی که زود فریفته شود و بازی خورد. (برهان). غره. گول. (یادداشت به خط مؤلف)
عدد اصلی برابر با ده صدتا، عدد «۱۰۰۰»، یک ریال نوعی بُلبُل، پرنده ای خوش آواز و به اندازۀ گنجشک با پشت قهوه ای و شکم خاکستری، مُرغِ چَمَن، زَندباف، صُبح خوٰان، زَندلاف، شَباهَنگ، هِزاران، شَب خوٰان، بوبَردَک، فَتّال، زَندواف، هِزاردَستان، هِزارآوا، عَندَلیب، زَندوان، بوبُرد، مُرغ خوُش خوٰان، مُرغِ سَحَر