جدول جو
جدول جو

معنی واژ

واژ
پولی که به زور از کسی گرفته شود، باژ
خراج، مالیات، عوارض
تصویری از واژ
تصویر واژ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با واژ

واژ

واژ
گفتار، کلام، سخن، واچ، دعا و وردی که زرتشتیان هنگام مراسم مذهبی می خوانند، واج
واژ
فرهنگ فارسی معین

واژ

واژ
سرنگون، معکوس، (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)، باز، رجوع به باز شود
لغت نامه دهخدا

واژ

واژ
به معنی باج است و آن زری باشد که پادشاه زبردست از پادشاه زیردست میگیرد، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رجوع به باژ شود
لغت نامه دهخدا