چاه یا نقبی که مقنی پیش از کندن قنات در محلی که گمان آب میبرد حفر میکند، کنایه از گمان، حدس گمانه بردن: کنایه از گمان بردن، ظن بردن، تصور کردن گمانه زدن: کندن نقب یا چاه برای پی بردن به آب گمانه کردن: کنایه از گمان کردن، پنداشتن چاه یا نقبی که مقنی پیش از کندن قنات در محلی که گمان آب میبرد حفر میکند، کنایه از گمان، حدس گمانه بردن: کنایه از گمان بردن، ظن بردن، تصور کردن گمانه زدن: کندن نقب یا چاه برای پی بردن به آب گمانه کردن: کنایه از گمان کردن، پنداشتن