معنی گمانه گمانه چاه یا نقبی که مقنی پیش از کندن قنات در محلی که گمان آب میبرد حفر میکند، کنایه از گمان، حدسگمانه بردن: کنایه از گمان بردن، ظن بردن، تصور کردنگمانه زدن: کندن نقب یا چاه برای پی بردن به آبگمانه کردن: کنایه از گمان کردن، پنداشتن تصویر گمانه فرهنگ فارسی عمید