معنی کاژو کاژو کاج، درختی خودرو با برگ های سوزنی و میوۀ مخروطی شکل، ناژو، ناجو، نوژ، نوج، نشک، وهل تصویر کاژو فرهنگ فارسی عمید
کاکو کاکو از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تازی نبیره ضحاک در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی فرهنگ نامهای ایرانی
واژو واژو زِگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد نداردسِگیل، وِردان، واروک، بالو، تاشکِل، گَندُمِه، آزَخ، زَخ، زوخ، آژَخ، ژَخ، ثُؤلول فرهنگ فارسی عمید
ناژو ناژو کاج، درختی خودرو با برگ های سوزنی و میوۀ مخروطی شکل، کاژو، ناجو، نوژ، نوج، نَشک، وُهلصنوبر، درختی از نوع کاج و سرو که چوب آن مناسب سوزاندن است فرهنگ فارسی عمید