معنی شهریده شهریده چیزی که پهن و پخش شده، ازهم پاشیده، پراکنده، پریشان چیزی که پهن و پخش شده، ازهم پاشیده، پراکنده، پریشان تصویر شهریده فرهنگ فارسی عمید