جدول جو
جدول جو

معنی سمه

سمه
دست افزاری شبیه جارو که با آن به پارچه آهار می زنند
تصویری از سمه
تصویر سمه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سمه

سمه

سمه
خوان از برگ خرما که زیر خرمابن پهن کنند تا خرمای رسیده بر آن فتد، خویشاوندی، رشته گوش ماهی، پیه خرما چمن انگلیسی از گیاهان ملازم راهی گردیدن، براستی و میانه راه رفتن، راه (راست)، جمع سموت، روش نیکو، قصد آهنگ، صورت هیئت، طرف جانب: سمت راست. گیاهی است از تیره گندمیان چمن انگلیسی نسیل
فرهنگ لغت هوشیار

سمه

سمه
داغ کردن و نشان کردن. ج، سمات. (برهان). داغ کردن. (تاج المصادر بیهقی). نشان کردن و داغ نمودن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا