جدول جو
جدول جو

معنی دم اسب

دم اسب
شنگ، گیاهی بیابانی و خودرو با برگ های باریک خوراکی، اسفلنج، اسپلنج، ریش بز، لحیة التیس، مکرنه، سنسفیل
تصویری از دم اسب
تصویر دم اسب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دم اسب

دم اسبی

دم اسبی
منسوب به دم اسب (مطلقا)، گیسویی که دختران بشکل دم اسب ترتیب دهند. یا دم اسبیان تیره ای از گیاهان جزو راسته نهانزادان آوندی از رده آرکگون داران دم اسب از این تیره میباشد
فرهنگ لغت هوشیار

دو اسبه

دو اسبه
دارای دو اسب: درشکه دو اسبه، بتعجیل بشتاب: دو اسبه رفتن
دو اسبه
فرهنگ لغت هوشیار

دل چسب

دل چسب
دلپذیر، دل پسند، دل نشین، چیزی که انسان آن را بخواهد و بپسندد
دل چسب
فرهنگ فارسی عمید

هم نسب

هم نسب
وابسته. آنکه نسبت خانوادگی با انسان دارد:
جمله گشتستند بیزار و نفور از صحبتم
همزبان و همنشین و همزمین و هم نسب.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا