معنی خم خم خم، ظرف سفالی بزرگ، خمب، خنب، برای مثال بیا ساقی از خمّ دهقان پیر / میی در قدح ریز چون شهدوشیر (نظامی۵ - ۷۷۴) در موسیقی کوس، طبل، برای مثال بفرمود تا بر درش گاو دم / دمیدند و بستند رویینه خم (فردوسی - ۴/۸) تصویر خم فرهنگ فارسی عمید