معنی چپش - فرهنگ فارسی عمید
معنی چپش
چپش
بز نر یک ساله، بزغاله، بچۀ بز، بز کوچک، بزبچّه، بزک، بزیچهبرای مثال میش و بره و بخته و شاک و چپش تو / بگرفت بیابان ز درازا و ز پهنا (سوزنی - رشیدی - چپش)
تصویر چپش
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با چپش
چپش
چپش
بزغالۀ یکساله را گویند. (برهان) (ناظم الاطباء). بز یکساله را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) (جهانگیری) (فرهنگ نظام). چاووش. بز نر یکساله. بزغالۀ بسال دوم رسیده: میش و بره و بخته و شاک و چپش تو بگرفت بیابان ز درازا و ز پهنا. سوزنی (از انجمن آرا). لایق کشتن است چون شیشاک سر بباید بریدنش چو چپش. پوربهای جامی (از آنندراج). رجوع به چاووش شود، بز. بز نر، ماده بز کوهی
لغت نامه دهخدا
چپه
چپه
تخته ای دسته دار بهیات بیل که کشتی بانان کشتی را بدان رانند. -1 کسی که کارها بدست چپ انجام دهد، انحراف بیک سمت
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.