معنی تغر - فرهنگ فارسی عمید
معنی تغر
- تغر
- ممرز، درختی جنگلی که از چوب آن در صنعت و از میوۀ آن برای تهیۀ روغن استفاده می شود، تغار، مرز، جلم
تصویر تغر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تغر
تغر
- تغر
- برجستن خون از رگ و جاری گشتن آن، برجستن آب از درز مشک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
آغر
- آغر
- رود خشک که سیلاب از آن قطع شده و جای جای آب ایستاده باشد
فرهنگ لغت هوشیار