ترشبا ترشبا ترش با. آش ترش و بلغور ترش. (ناظم الاطباء) : من سپاناخ توام هر چِم پزی یا ترش با یا که شیرین می سزی. مولوی لغت نامه دهخدا
تره بار تره بار سبزیهای خوردنی و برخی میوه ها از قبیل کدو و گوجه فرنگی و بادنجان و باقلا و غیره فرهنگ لغت هوشیار
ترشابه ترشابه سُماق، درختی با برگ های مرکب و گل های سفید خوشه ای که در جاهای سرد می روید و بلندیش تا پنج متر می رسد، میوۀ کوچک سرخ رنگ و ترش مزه به صورت آسیاب شده به عنوان چاشنی کباب استفاده می شود، سُماک، سَماقیل، تُرشاوه، تُمتُم، تُتُم، تَتُری، تَتریک، تُرفان فرهنگ فارسی عمید