معنی تحدید تحدید حد و کرانۀ چیزی را پیدا کردن، حد و اندازه قرار دادن، حد واندازه معیّن کردن برای چیزی، حدود زمینی را معیّن کردن تصویر تحدید فرهنگ فارسی عمید