جدول جو
جدول جو

معنی پیروزه گنبد

پیروزه گنبد
گنبد فیروزه رنگ، کنایه از آسمان، پیروزه گون گنبد، پیروزه تشت
تصویری از پیروزه گنبد
تصویر پیروزه گنبد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پیروزه گنبد

پیروزه گنبد

پیروزه گنبد
قبه ای از فیروزه ساخته، گنبدی برنگ پیروزه قبه پیروزه رنگ، آسمان فلک: کوس وحدت زن درین پیروزه گنبد کاندر او از نوای کوس وحدت بر نوایی بر نخاست. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیروزه گنبد

پیروزه گنبد
گنبد پیروزه ای. گنبد از فیروزه، کنایه از فلک و آسمان:
کوس وحدت زن در این پیروزه گنبد کاندرو
از نوای کوس وحدت بر، نوائی برنخاست.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

فیروزه گنبد

فیروزه گنبد
فلک. آسمان. فیروزه ایوان. فیروزه دریا. فیروزه سقف. فیروزه چادر. فیروزه چرخ:
کوس وحدت زن در این فیروزه گنبدکاندر او
از نوای کوس وحدت بر نوایی برنخاست.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیروزه گرد

پیروزه گرد
نام شهری بناکردۀ پرویز پادشاه ایران، اکنون به بروگرد معروف است. (انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا