جدول جو
جدول جو

معنی پل

پل
سازه ای بر روی رودخانه یا دره یا خیابان و امثال آن برای عبور از روی آنها، دهله، خدک، بل، پول، قنطره، جسر،
در ورزش در کشتی وضع و حالتی از بدن که کشتی گیر سر و کف پاهای خود را روی زمین بگذارد و سینه و شکم را بالا نگه دارد تا شانه هایش به زمین نرسد
پل صراط: پلی بسیار طولانی و باریک تر از موی بر فراز دوزخ که در قیامت باید از آن عبور کنند تا به بهشت رسند
پل معلق: پلی که پایه ندارد و در دو طرف آن دو آهن قوسی شکل قرار می دهند و سرهای آن ها را بر روی زمین یا بر روی کوه محکم می کنند و خود پل را به وسیلۀ میله های ضخیم به آن آهن ها آویزان می کنند
تصویری از پل
تصویر پل
فرهنگ فارسی عمید