ببتک. (مؤیدالفضلا). پاره ای از خوشۀ خرما و انگور. زنگله. چَلازه. پاره ای از خوشۀ انگور و خرما که چند دانه مانند خوشۀ کوچک جمع آمده باشد و بزبان قزوینی اَزخ گویند. (فرهنگ رشیدی). خوشۀ کوچک از خرما. (برهان)
پشت کوچک، نوعی پرش در آب یا زمین و آن چنان باشد که چند معلق در هوا زنند و سپس فرود آیند معلق، جامه کوتاهی که تا کمرگاه باشد و بیشتر مردم گیلان می پوشیدند پشتی کلاپشت کلا پشته کمری عجایبی، مرضی است که عارض اسب و استر و خر میشود چنانکه دانه ها بر دست و پای آنها بر میاید و بسبب آن از رفتار باز میمانند
حرکت معلق زدن در آب یا روی زمین، پستک، جامۀ کوتاه و نیم تنۀ نمدی که سابقاً بعضی از سوارکاران و تفنگ داران می پوشیدند پشتک زدن: معلق وارو زدن در آب یا روی زمین