جدول جو
جدول جو

معنی پای کلاغ

پای کلاغ
غازایاقی، گیاهی بیابانی با برگ هایی دراز و بریده شبیه پای کلاغ با گل هایی سفید، ارتفاعی درحدود ۳۰سانتی متر و تخم هایی ریز و تلخ مزه، به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود
کلاغ پا، زغارچه، آطریلال، اطریلال، پاکلاغی، رجل الغراب
تصویری از پای کلاغ
تصویر پای کلاغ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پای کلاغ

پای کلاغ

پای کلاغ
قازایاغی. اطریلال، قلم چرا. (غیاث اللغات). خطی بغایت زشت. قلم انداز
لغت نامه دهخدا

پای کلات

پای کلات
فنی است از کشتی که حریف را از کمر گرفته چنان بردارند که پایش بلند شود
فرهنگ لغت هوشیار

پای کلات

پای کلات
فنی است از کشتی که حریف را از کمر گرفته چنان بردارند که پایش بلند شود. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا

پای کشان

پای کشان
در حال پای کشیدن، یا پای کشان رفتن، پای را کشیدن چون اشخاص فالج
پای کشان
فرهنگ لغت هوشیار

پای کشان

پای کشان
پاکشان، در حال پا کشیدن بر زمین، ویژگی آنکه آهسته و به کندی قدم بردارد
پای کشان
فرهنگ فارسی عمید

نان کلاغ

نان کلاغ
پنیرَک، گیاهی با برگ های پَهن و چین خورده که همیشه رو به آفتاب دارد و با گردش آفتاب می گردد، وَرتاج، توله، خُبّازی، نَخیلک
نان کلاغ
فرهنگ فارسی عمید