معنی آب رز
- آب رز
- آبی که از شاخه های بریدۀ تاک بچکد، باده، می،
برای مثال آب رز باید که باشد در صفا چون آب زر / گر ز زرّ مغربی ساغر نباشد گو مباش ، آب زهر(ابن یمین - ۱۱۶)
واژههای مرتبط با آب رز
آب رز
- آب رز
- شراب باده می، آب زهر. آب رز دادن
آب رز
- آب رز
- در تداول شعرا، شراب. خمر:
آب رز باید که باشد در صفا چون آب زر
گر ز زَرّمغربی ساغر نباشد گو مباش.
ابن یمین
آب زر
- آب زر
- زر محلول که بدان نویسند وتذهیب کنند، معرب آن زریاب
آب رو
- آب رو
- عرق خوی - آب رخ - آب روی، اعتبار قدر جاه شرف عرض ناموس و آب روی
آب رخ
- آب رخ
- اعتبار، جاه، آبرو، شرف
آب پز
- آب پز
- تخم مرغ یا چیز دیگری که در آب بیاندازندوبجوشانند تا پخته شود
آب ورز
- آب ورز
- آب باز شناگر، غواص، ملاح
آب گز
- آب گز
- آسیب دیده در آب (میوه)
آب رو
- آب رو
- جای گذشتن آب، آب راه، آب راهه، راه آب، جویی که برای گذشتن آب درست می کنند
