جدول جو
جدول جو

معنی نفت خیز

نفت خیز
زمینی که دارای معدن نفت باشد و از آن نفت بیرون آید
تصویری از نفت خیز
تصویر نفت خیز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نفت خیز

نفت خیز

نفت خیز
مناطق نفت خیز، جاهائی که معدن نفت دارد. که چاه نفت دارد. که در آنجا نفت استخراج کنند
لغت نامه دهخدا

نیم خیز

نیم خیز
ویژگی آنکه یا آنچه بر روی زمین به طور خمیده حرکت می کند، حالت بین نشسته و برخاسته، خیز کوتاه
نیم خیز
فرهنگ فارسی عمید

نفت سوز

نفت سوز
آنچه با نفت سوزد آنچه با نفت مشتعل شود: بخاری نفت سوز چراغ نفت سوز
فرهنگ لغت هوشیار

نیم خیز

نیم خیز
برخاستن از روی زمین نه بکمال بنحوی که بدن خمیده نماید: (... نیم خیز بلند شد)
نیم خیز
فرهنگ لغت هوشیار

نیم خیز

نیم خیز
برخاستن از روی زمین نه به کمال به نحوی که بدن خمیده نماید
نیم خیز
فرهنگ فارسی معین

چست خیز

چست خیز
زودخیز. تندخیز. جلدخیز. آنکه تند و سریع حرکت کند. تندرو:
ای فلک پیمای چست چست خیز
زانچه خوردی جرعه ای بر ما بریز.
مولوی.
رجوع به چست شود
لغت نامه دهخدا

سست خیز

سست خیز
تنبل. کند. کاهل:
در عالم اگر چه سست خیزیم
در کوچگه رحیل تیزیم.
نظامی
لغت نامه دهخدا