معنی گیاه انگل - فرهنگ فارسی عمید
معنی گیاه انگل
- گیاه انگل
- گیاهی که انگل گیاه دیگر شود و از شیرۀ آن تغذیه کند
تصویر گیاه انگل
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گیاه انگل
گیاه انگل
- گیاه انگل
- گیاهی که از شیره درختان تغذیه کند و بانها گزند رساند
فرهنگ لغت هوشیار
گیاه انگل
- گیاه انگل
- گیاهی است که از شیرۀ درختان تغذیه کند وبه آنها گزند بیشتری رساند. (جنگل شناسی ج 1 ص 219)
لغت نامه دهخدا
سیاه جنگل
- سیاه جنگل
- جنگل انبوه و با درختان کهن. مقابل تنک جنگل، سفیدجنگل، کله جنگل، کوسه جنگل. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا