معنی گاوزهرج - فرهنگ فارسی عمید
معنی گاوزهرج
گاوزهرج
گاویزن، ماده ای شبیه زردۀ تخم مرغ که از میان زهرۀ گاو به دست می آوردند، مهرۀ زهرۀ گاو اندرزا، جاویزن، گاودارو، گاوسنگ، گاوزهره
تصویر گاوزهرج
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گاوزهرج
گاوزهرج
گاوزهرج
معرب گاوزهره است، و آن حجری است که متکون می شود در شکم گاو و یا در زهرۀ آن که به فارسی پادزهر گاوی و به هندی کای روهن نامند. (فهرست مخزن الادویه). جاوزهرج گویند و آن حجرالبقر است. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به گاوزهره شود
لغت نامه دهخدا
گاوزهره
گاوزهره
گاویزَن، ماده ای شبیه زردۀ تخم مرغ که از میان زهرۀ گاو به دست می آوردند، مهرۀ زهرۀ گاو اَندَرزا، جاویزَن، گاودارو، گاوسَنگ، گاوزَهرَج ترسو، بزدل
فرهنگ فارسی عمید
گاو زهرج
گاو زهرج
گاو دارو، ترسنده جبان بزدل: گر بود زان می چو زهره گاو خاطر گاو زهره شیر شکار... . (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
جاو زهرج
جاو زهرج
پارسی تازی گشته گاو زهره میان زهره گاو پدید است و پاد زهری کار ساز است
فرهنگ لغت هوشیار
گاو زهره
گاو زهره
گاو دارو، ترسنده جبان بزدل: گر بود زان می چو زهره گاو خاطر گاو زهره شیر شکار... . (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
گاوزوری
گاوزوری
زور گاو داشتن، (کشتی) فنی است از کشتی و آن چنانست که بهر دو دست حریف را بگیرد و بر دوش خود بکشد و بیندازد فتح او آنست که زانو بزمین نهد
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.