جدول جو
جدول جو

معنی کوربخت

کوربخت
بدبخت، بداختر، شوربخت، تیره بخت، نگون بخت، بی طالع
تصویری از کوربخت
تصویر کوربخت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کوربخت

کوربخت

کوربخت
مدبر و بدبخت. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). بدبخت و بی طالع. (ناظم الاطباء). تیره بخت:
کنند این و آن خوش دگرباره دل
وی اندر میان کوربخت و خجل.
(بوستان).
، نمام وسخن چین، جاسوس. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

شوربخت

شوربخت
بدبخت، تیره بخت، شوریده بخت، شوراختر، شورطالع، برای مِثال شوربختان به آرزو خواهند / مقبلان را زوال نعمت و جاه (سعدی - ۶۳)
شوربخت
فرهنگ فارسی عمید

کوربختی

کوربختی
بدبختی. ادبار. (فرهنگ فارسی معین). تیره بختی:
روز خفاش است کور از کوربختی زآنکه او
دشمنی در خفیه با خورشید خاور می کند.
سلمان (از آنندراج).
رجوع به کوربخت شود
لغت نامه دهخدا