جدول جو
جدول جو

معنی سرهم بندی

سرهم بندی
کاری را سرسری انجام دادن، چیزی سست و بی دوام ساختن
تصویری از سرهم بندی
تصویر سرهم بندی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سرهم بندی

سرهم بندی

سرهم بندی
کاری بسرعت و بی دقت کافی و تنها برای ادای تکلیف انجام دادن
سرهم بندی
فرهنگ لغت هوشیار

سرهم بندی

سرهم بندی
در تداول عوام کاری را بسرعت و بی دقت کافی و تنها برای ادای تکلیف انجام دادن. (یادداشت مؤلف).
- سرهم بندی کردن، بی استحکام کاری انجام دادن. با عدم دقت کاری را انجام کردن
لغت نامه دهخدا

فرم بندی

فرم بندی
بستن فرمها و جدول کشی در روی کاغذ که بطور افقی و عمودی کشیده شود. وسایل عمده فرم بندی خط برنج و بابوشکه و گواد راد می باشد، طرز کار فرمبندی عینا مانند حروفچینی است منتهی در فرم بندی عوض حروف از خط برنج استفاده می کنند (در فرم بندی حروف هم به کار می رود ولی بسیار کم)
فرهنگ لغت هوشیار

بره بندی

بره بندی
شغل و عمل بره بند:
بسی سال طبل لوندی زدی
صلا از پی بره بندی زدی.
؟ (از آنندراج ذیل بره بند).
و رجوع به بره بند شود
لغت نامه دهخدا