جدول جو
جدول جو

معنی سرکش

سرکش
گردنکش، یاغی، نافرمان، کنایه از توانا، قوی، زورمند، برای مثال منم سرکشی گفت از ایران سپاه / چو شب تیره شد بازماندم ز شاه (فردوسی - ۶/۴۲۶)، کنایه از سرافراز
تصویری از سرکش
تصویر سرکش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سرکش

سرکش

سرکش
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از موسیقیدانان دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی
سرکش
فرهنگ نامهای ایرانی