معنی راه افتادن راه افتادن راه اُفتادَن روان شدن، روانه شدن، به کار افتادن دستگاه یا ماشین روان شدن، روانه شدن، به کار افتادن دستگاه یا ماشین تصویر راه افتادن فرهنگ فارسی عمید