معنی دژگوار - فرهنگ فارسی عمید
معنی دژگوار
- دژگوار
- هر غذایی که گوارا و قابل هضم نباشد، بدگوار، ناگوار
تصویر دژگوار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دژگوار
دژگوار
- دژگوار
- ناگوار. ثقیل. بطی ءالانهضام. سنگین. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). هر غذای ناگواری که هضمش سخت و مشکل باشد. (ناظم الاطباء).
- دژگوار شدن، ناگوار شدن. بطی ٔالانهضام شدن. وَبال. وَبَل. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
دژگواری
- دژگواری
- وخامت. ناگواری. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
دژگوارد
- دژگوارد
- دژگوار. ثقیل. بطی ءالهضم. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به دژگوار شود
لغت نامه دهخدا
دشگوار
- دشگوار
- ثقیل. سنگین. دیرهضم. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
دژوار
- دژوار
- دشوار. دشخوار. مشکل. صعب. سخت. و رجوع به دشوار شود.
- دژوارحالی، دشوارحالی. تنگدستی. بی نوایی. و رجوع به دشوارحالی شود
لغت نامه دهخدا