معنی خاراسپید
- خاراسپید
- بادآورد، گیاهی خودرو با ساقه های راست و خاردار و گل های بنفش که برگ آن مصرف دارویی دارد، کنگر سفید، خارسپید، سپیدخار، اقتنالوقی، شوکة البیضا
واژههای مرتبط با خاراسپید
خار سپید
- خار سپید
- نام داروئی است که آن را بادآورد نیز گویند. (آنندراج). نام داروئی است. (شرفنامۀ منیری). خاریست سپید رنگ که آن را خارچه نیز می گویند... به عربی آن را نمامه گویند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 360). رجوع به خار اسپید و سپیدخار شود
خار اسپید
- خار اسپید
- خنگ بید. نام داروئی است که آن را باد آورد نیز گویند. (آنندراج). رجوع بخار سپید و اسپیدخار شود
خارسپید
- خارسپید
- بادآوَرد، گیاهی خودرو با ساقه های راست و خاردار و گل های بنفش که برگ آن مصرف دارویی دارد، کَنگَر سِفید، خارِاِسپید، سِپیدخار، اَقتِنالوقی، شوکَة البیضا
ماراسپند
- ماراسپند
- کلام مقدس، نام فرشته نگهبان آب، نام روز بیست و نهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
خاراستیز
- خاراستیز
- زورمند، شجاع، محکم
خاراستیز
- خاراستیز
- سخت، محکم، سخت تر از سنگ خارا،
برای مِثال ز بس زخم کوپال خاراستیز / زمین را شده استخوان ریزریز (نظامی۵ - ۸۴۱)
ماراسپند
- ماراسپند
- روز بیست و نهم از هر ماه خورشیدی،
برای مِثال ای دلارام روز ماراسپند / دست بی جام لعل می مپسند ، نام فرشته ای(مسعودسعد - ۵۵۱)
ماراسپند
- ماراسپند
- روز بیست ونهم از هر ماه شمسی است: ای دلارام، روز ماراسپند دست بی جام لعل می مپسند. (مسعود سعد. 666)
خار سفید
- خار سفید
- خارزد. رجوع به خار سپید و سپید خار شود