معنی پی بریدن پی بریدن کنایه از متوقف کردنکنایه از سرپیچی کردنبریدن رگ و پی پای انسان یا اسب و استر یا شتر با شمشیر، پی زدن، پی کردن، پی برکشیدن، پی برگسلیدن تصویر پی بریدن فرهنگ فارسی عمید