معنی پوزش افکندن تصویر پوزش افکندن پوزش افکندنپوزِش اَفکَندَن پوست از تن به در کردن، بدل کردن پوست، پوست انداختنپوست از تن به در کردن، بدل کردن پوست، پوست انداختن فرهنگ فارسی عمید