معنی پاس داشتن پاس داشتن پاس داشتَن مراقب بودن، نگهبانی کردن، پاسداری کردن، رعایت کردن مراقب بودن، نگهبانی کردن، پاسداری کردن، رعایت کردن تصویر پاس داشتن فرهنگ فارسی عمید