جدول جو
جدول جو

معنی بیکربنات

بیکربنات
نمک اسیدکربنیک و مخصوصاً نمکی که اساس آن سدیم باشد
تصویری از بیکربنات
تصویر بیکربنات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بیکربنات

بیکربنات

بیکربنات
بیکربونات. ملح اسیدی اسید کربونیک (H2co3). بعبارت دیگر، جسم حاصل از اسید کربونیک درصورتی که فلزی جانشین نصف ئیدروژن آن گردد، مانند بیکربنات سودیوم (Na 3 HCO) یا جوش شیرین. (از دائره المعارف فارسی). رجوع به کارآموزی داروسازی ص 141 و روش تهیۀ مواد آلی ص 231، 304 و گیاهشناسی ثابتی ص 73و نیز رجوع به جوش شیرین و کربنات و کربونات شود
لغت نامه دهخدا

کربنات

کربنات
املاح اسید کربنیک را گویند از قبیل کربنات سدیم و کربنات سرب و غیره
فرهنگ لغت هوشیار

کربنات

کربنات
املاح اسیدکربنیک که به آسانی به وسیله اسیدها تجزیه می شود. مانند، کربنات سدیم، کربنات سرب و غیره
فرهنگ فارسی معین

کربنات

کربنات
املاح اسید کربنیک را گویند، از قبیل: کربنات سدیم و کربنات سرب و غیره. (از فرهنگ فارسی معین). برای اطلاع بیشتر درباره کربناتها رجوع به گیاه شناسی ثابتی، کارآموزی داروسازی و روش تهیۀ مواد آلی شود
لغت نامه دهخدا