جدول جو
جدول جو

معنی برات گیر

برات گیر
کسی که برات را برای او می فرستند که پول آن را بدهد
تصویری از برات گیر
تصویر برات گیر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با برات گیر

براتگیر

براتگیر
کسی که برات را برای او فرستند تا پول آنرا بپردازد محال علیه
براتگیر
فرهنگ لغت هوشیار

باران گیر

باران گیر
سایبانی که برای پناه بردن از باران سازند ساباط جلو عمارت
باران گیر
فرهنگ لغت هوشیار

باران گیر

باران گیر
سایه بان و هرچه مانع ریختن باران بر سر مردم باشد
باران گیر
فرهنگ فارسی عمید

باران گیر

باران گیر
بمعنی سایبانی که برای پناه بردن از باران سازند، (آنندراج) (دِمزن)، ساباط جلو عمارت، (ناظم الاطباء)، رجوع به باران گریز شود
لغت نامه دهخدا

خراج گیر

خراج گیر
عَشّار. باژبان. (یادداشت بخط مؤلف). آنکه خراج گیرد. آنکه اخذ خراج کند
لغت نامه دهخدا

گران گیر

گران گیر
کنایه از دیرگیر و سخت گیر، آنکه در کارها صبر و ثبات ورزد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا