معنی آگوشیدن آگوشیدن آغوشیدن، یکدیگر را در آغوش گرفتن، در بر کشیدن، در بغل گرفتن تصویر آگوشیدن فرهنگ فارسی عمید
آگوشیدن آگوشیدن در آغوش گرفتن. در بغل گرفتن، در بیت ذیل سوزنی اگر تصحیفی راه نیافته باشد آگوشیدن به معنی بستن آمده است: در شادیت گشاده ست و در غم بسته بسته مگشای همه عمر وگشاده ماگوش می آسوده بکف گیر و ز عشرت ماسای کز نوا بلبل آسوده درآمد بخروش. سوزنی لغت نامه دهخدا
آگیشیدن آگیشیدن آویختن. پیچیدن. - پای آگیش، بپای آویز. پای پیچ: توشۀ جان خویش از او بربای پیش کآیدْت مرگ ِ پای آگیش. رودکی. رجوع به آکیش و آکیشیدن شود لغت نامه دهخدا