جدول جو
جدول جو

معنی ناقض

ناقض
ش کننده، از بین برنده، کنایه از شکنندۀ عهد وپیمان
تصویری از ناقض
تصویر ناقض
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ناقض

ناقض

ناقض
شکننده، پیمان شکن، باز کننده تاب شکننده: (آنهاکه اورابرین بعث همی کنندناقض این دولت اندنه ناصح وهادم این خاندانندنه خادم)، آنکه عهد خودرابشکندپیمان شکن
ناقض
فرهنگ لغت هوشیار