جدول جو
جدول جو

معنی گشن دادن

گشن دادن
مایۀ آبستنی دادن، باردار ساختن، بارور کردن درخت خرما با گرد افشاندن
تصویری از گشن دادن
تصویر گشن دادن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گشن دادن

گشن دادن

گشن دادن
تلقیح. (زوزنی). لقاح. (منتهی الارب) : تَأبیر، گشن دادن خرمابن. (تاج المصادر بیهقی). اطلق النخله، گشن دادن خرمابن را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

اذن دادن

اذن دادن
دستوری دادن: پرگ دادن دستوری دادن رخصت دادن جایز شمردن مرخصی کردن
فرهنگ لغت هوشیار

گذر دادن

گذر دادن
راه دادن، اجازۀ عبور دادن، برای مِثال در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند / گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را (حافظ - ۲۶)
گذر دادن
فرهنگ فارسی عمید