جدول جو
جدول جو

معنی کارطراز

کارطراز
روبه راه کنندۀ کار، کسی که کاری را رو به راه می کند، برای مثال کار من آن به که این و آن نطرازد / کان که مرا آفرید کارطراز است (خاقانی - ۸۲۹)
تصویری از کارطراز
تصویر کارطراز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کارطراز

کارطراز

کارطراز
آراینده و روبراه کننده کار:
کار من آن به که این و آن نطرازند
کآنکه مرا آفرید کارطراز است.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

کار طراز

کار طراز
کسی که کارها را رو براه کند آنکه کار را راه اندازد: (کار من آن به که این و آن نطرازند کانگه مرا آفرید کار طراز است) (خاقانی)
کار طراز
فرهنگ لغت هوشیار

کار ساز

کار ساز
کسی که کارهای دیگران را انجام دهد: کار گشای، نیک انجام دهنده امور عامل
فرهنگ لغت هوشیار

کارپرداز

کارپرداز
کارپردازنده، آنکه اجرای کاری یا فراهم ساختن وسایل کاری به عهدۀ او است
کارپرداز
فرهنگ فارسی عمید

کارگران

کارگران
دهی از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز. 13500گزی جنوب خاوری خدا آفرین 220هزارگزی شوسۀ اهر - کلیبر. کوهستانی و گرمسیر مالاریائی است دارای 91 تن سکنه است. آب این ده ازچشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا