جنبش و تکان عضوی از بدن از روی ناز یا در حالت رقص قر دادن: تکان دادن و جنباندن بدن از روی ناز، رقصیدن قر و غربیله: تکان دادن کمر و سرین در حالت رقص، قر کمر قر و غمزه: ناز و ادا و اشاره با چشم و ابرو قر و فر: کنایه از آرایش، بزک و زینت، ناز و ادا قر و لند: سخنی که زیر لب از روی خشم گفته می شود، قرقر قر و لند کردن: سخنان درشت و نامفهوم گفتن از سر خشم و به حالت اعتراضجنبش و تکان عضوی از بدن از روی ناز یا در حالت رقص قِر دادن: تکان دادن و جنباندن بدن از روی ناز، رقصیدن قِر و غربیله: تکان دادن کمر و سرین در حالت رقص، قر کمر قِر و غمزه: ناز و ادا و اشاره با چشم و ابرو قِر و فر: کنایه از آرایش، بزک و زینت، ناز و ادا قِر و لند: سخنی که زیر لب از روی خشم گفته می شود، قرقر قِر و لند کردن: سخنان درشت و نامفهوم گفتن از سر خشم و به حالت اعتراض