جدول جو
جدول جو

معنی فراخی گاه

فراخی گاه
جای فراخ و باوسعت، جایی که در آن نعمت فراوان باشد، برای مثال تا ببینندشان بر آن سر راه / دور گشتند از آن فراخی گاه (نظامی - لغت نامه - فراخی گاه)
تصویری از فراخی گاه
تصویر فراخی گاه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فراخی گاه

فراخیگاه

فراخیگاه
جایی که در آن انواع ماکولات مشروبات بسیار فراوان باشد
فراخیگاه
فرهنگ لغت هوشیار

فراخیگاه

فراخیگاه
کنایت از جایی که در آن مأکولات و مشروبات بسیار باشد و به آسانی توان یافت. (آنندراج) :
تا ببینندشان بر آن سر راه
دور گشتند از آن فراخیگاه.
نظامی
لغت نامه دهخدا

گرانی گاه

گرانی گاه
مرکز ثقل، در علم فیزیک، گرانیگاه، جایگاه اصلی چیزی
گرانی گاه
فرهنگ فارسی عمید

فراخ گام

فراخ گام
آنکه گام های بلند و فراخ برمی دارد، تیزرو، فراخ قدم، کنایه از لاابالی، بی بند و بار
فراخ گام
فرهنگ فارسی عمید

فراخ گام

فراخ گام
مرکبی که گامهای بلند بردارد و تیزرو باشد: اسب فراخ گام. (یادداشت بخط مؤلف). فراخ قدم. رجوع به فراخ قدم شود
لغت نامه دهخدا