معنی عاق کردن عاق کردن فرزند را به سبب نافرمانی از خود دور یا نفرین کردن تصویر عاق کردن فرهنگ فارسی عمید
عرق کردن عرق کردن خویستن هم آوای خویشتن خوی کردن، پاره دادن (پاره رشوه)، شرمساری بیرون آمدن عرق از بدن خوی کردن، پرداخت پول و مال با اکراه، رشوه دادن، خجل شدن خجالت کشیدن فرهنگ لغت هوشیار