معنی صلات کشیدن صلات کشیدن به آواز بلند «الصلاه» گفتن برای دعوت مردم به نماز تصویر صلات کشیدن فرهنگ فارسی عمید
صورت کشیدن صورت کشیدن صورت کردن، تصویر ساختن، نقاشی کردن، پنداشتن، تصور کردن، چیزی را خلاف واقع نمودن، گزارش دروغ دادن، ساختن پیکری شبیه انسان یا چیز دیگر فرهنگ فارسی عمید
ملامت کشیدن ملامت کشیدن سرزنش کشیدن تحمل سرزنش کردن: (وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافری است رنجیدن) (حافظ. 271) فرهنگ لغت هوشیار
بلیت کشیدن بلیت کشیدن رنج دیدن. سختی کشیدن. تحمل آزار و ستم: خاصان حق همیشه بلیت کشیده اند هم بیشتر عنایت وهم بیشتر عنا. سعدی. و رجوع به بلیت و بلیه شود لغت نامه دهخدا
صلیب کشیدن صلیب کشیدن رسم کردن صلیب بر سینه یا بر جائی، و رسم کردن صلیب بر سینه نشانۀ استعاذه و نیایش به خدا است. رجوع به صلیب شود لغت نامه دهخدا
صورت کشیدن صورت کشیدن عکس کشیدن. تصویر کشیدن. نقاشی. رجوع به صورت برکشیدن، صورت برداشتن و صورت کردن شود لغت نامه دهخدا
گلاب کشیدن گلاب کشیدن کشیدن گلاب از گل. گل را بطریق مخصوص پختن تا از آن گلاب به دست آید لغت نامه دهخدا