معنی ژرف نگری - فرهنگ فارسی عمید
معنی ژرف نگری
- ژرف نگری
- ژرف نگریستن، در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، غوررسی، مداقّه، تدقیق، تعمّق
تصویر ژرف نگری
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ژرف نگری
ژرف نگری
- ژرف نگری
- تعمق. باریک بینی. ژرف بینی. ژرف اندیشی. غوررسی
لغت نامه دهخدا
ژرف نگر
- ژرف نگر
- کسی که در امری غوررسی می کند و پایان آن را می نگرد، ژرف بین
فرهنگ فارسی عمید
ژرف نگر
- ژرف نگر
- متعمق. باریک بین: مجرب، ژرف نگر، رازدار. (التفهیم)
لغت نامه دهخدا
ژرف نگاه
- ژرف نگاه
- باریک بین. (آنندراج). غوررس. نظرعمیق کننده. ژرف بین. به تعمق نگرنده. ژرف نگر
لغت نامه دهخدا