معنی زاغه پیسه - فرهنگ فارسی عمید
معنی زاغه پیسه
زاغه پیسه
زاغ پیسه، پرنده ای شبیه کلاغ با پرهای سیاه و سفید، شک، عکّه، کسک، کلاغ پیسه، کشکرت، زاغ پیسه، عکعک، عقعق، کلاژه، غلبه، غلپه، کلاژاره، قلازاده
تصویر زاغه پیسه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با زاغه پیسه
زاغ پیسه
زاغ پیسه
زاغ پیسه، پرنده ای شبیه کلاغ با پرهای سیاه و سفید، شُک، عَکِّه، کَسَک، کلاغ پیسه، کشکرت، زاغه پیسه، عَکعَک، عَقعَق، کَلاژه، غُلبَه، غُلپَه، کَلاژاره، قَلازاده
فرهنگ فارسی عمید
زاغ پیسه
زاغ پیسه
زاغ دورنگ. (فرهنگ شعوری). نام این پرنده در زبان فارسی کلاغ زاغی، زاغی، زاغچه، مستکری، کلاغ، پیسه، کچله، قژله، قچل، کلاژه عکر و عقعق است و دو نام اخیر در فرهنگهای عربی مضبوط است. (نامهای پرندگان مکری ص 201)
لغت نامه دهخدا
زاغ پیشه
زاغ پیشه
کلاغ. (آنندراج). و رجوع به زاغ رو و زاغ فعل شود
لغت نامه دهخدا
زاغ پینه
زاغ پینه
زاغ پیسه است. (فرهنگ شعوری). و آن مصحف است
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.