معنی راه گشا
- راه گشا
- آنکه یا آنچه راه را باز می کند، کنایه از مشکل گشا
واژههای مرتبط با راه گشا
راه گشا
- راه گشا
- گشاینده راه
راهگشا
- راهگشا
- راهگشای. رجوع به راه گشای شود
گره گشا
- گره گشا
- مشکل گشا، آنکه گره از کار کسی بگشاید، کسی که مشکل کاری را برطرف سازد، مشکل گشا
راه گیر
- راه گیر
- کسی که سر راه مردم را می گیرد، راه گیرنده، راهزن
نافه گشا
- نافه گشا
- آنکه نافۀ مشک را بگشاید و بوی خوش پراکنده سازد، نافه گشاینده،
برای مِثال هوا مسیح نفس گشت و خاک نافه گشای / درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد ، کنایه از خوش بوکنندۀ هوا(حافظ - ۳۵۸)
گره گشا
- گره گشا
- گشاینده مشکل و آسان کننده کار
راه گیر
- راه گیر
- راه رو، مسافر، راهزن، قاطع طریق
گره گشا
- گره گشا
- دارای توانایی یا امکان حل مشکل
نافه گشا
- نافه گشا
- خوشبو، معطر
